4 راه ساده برای نجات از فقر

مقدمه

واژه فقر جزء واژگانی است که در طول شبانه روز بارها آن را می‌شویم. شنیدن اطلاحاتی مانند فقر مطلق، فقر نسبی یا خط فقر دیگر برای همه ما عادی شده است. هر کدام از ما به احتمال زیاد چهره زشت این معضل اجتماعی در اشکال مختلف در اطرافمان دیده‌ایم. و یا اینکه هم اکنون با آن در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم. فقر یکی از عواملی است که می‌تواند یک جامعه را به تباهی بکشاند.

و می‌تواند باعث شود که انسان‌ها در طول زندگی خودشان دچار خطاها و غفلت هایی بزرگی بشوند. این هیولای زشت، نامرئی و بسیار قدرتمند به راحتی می‌تواند ذهن افراد را به گونه‌ای درگیر خودش کند. که دیگر فرصتی برای فکر کردن درباره راه حل مشکلات وجود نداشته باشد. تعدادی از مردم در تنگدستی و فقر مطلق قرار دارند. این افراد به طور مدام در تلاش هستند و از جان در این راه مایه می‌گذارند تا شاید کمی شرایط برایشان بهتر و آسان‌تر شود.

فریب ثروتمند شدن

فریب ثروتمند شدن

اما متاسفانه در این بین، افرادی به دنبال سوء استفاده از این قشر و شرایط اقتصادی مردم، آنها را با وعده پول دار شدن و رسیدن به موفقیت یک‌ شبه فریب می‌دهند. این موضوع در شبکه‌های اجتماعی بیشتر است. احتمالا شما هم با این افراد مواجه شده‌اید و می‌دانید که ادعاهای آنها دروغی بیش نیست و صرفا در باغ سبز است. این افراد قصد دارند تا با حرف‌ها و رفتارهای ظاهرا انگیزشی خودشان از شرایط و بی اطلاعی مردم در جهت تامین منافع خودشان سوء استفاده کنند.

اگر تا به امروز فکر می‌کردید که شاید این دست کارها بتواند مشکلات شما را بر طرف کنند. یا به بیان دیگر راه حل مشکلات شما هستند بهتر است که از همین حالا این مسائل را کنار بگذارید. تا هنگامی که اولین قدم را در راه کارکردن و رسیدن به موفقیت بر ندارید، تمامی این حرف‌ها، پست‌ها و جملات انگیزشی و پیج‌های اینستاگرامی بی فایده و پوچ خواهد بود. هیچ کس تا به حال با دراز کشیدن بر روی کاناپه و خوابیدن جلوی تلویزیون و مشاهده انواع برنامه‌ها تا به حال ثروتمند نشده است. قدم اول و اصلی این است که بر روی پاهای خودتان بایستید.آن هنگامی که اولین درآمد خودتان را کسب کردید متوجه خواهید شد که دنیا چطور و چگونه کار می‌کند.

جیمز سکامانه کیست؟

جیمز سکامانه /فقر

جیمز سکامانه (James Ssekamatte) شخصی است که نگاه متفاوتی نسبت به فقر و زندگی در کشور اوگاندا دارد. یعنی همان کشوری که او کسب و کارش را در آنجا آغاز کرده است. جیمز در مقاله‌ی تجربیات خودش را با مردم دیگر به اشتراک گذاشته است و در عین حال که خودش با فقر به معنای واقعی دست و پنجه نرم کرده، توصیه‌هایی برای نجات از فقر بیان کرده است.

با مطالعه تجربیات جیمز می‌فهمیم که برای رها شدن از چنگال فقر باید چه کرد. آیا همچنان باید به بیان عذر و بهانه ادامه دهیم یا به جای غر زدن به دنبال راهی جهت موفقیت باشیم؟

از فقر تا نجات

من در کشور اوگاندا که یکی از فقیرترین کشورهای جهان است به دنیا آمده‌ام. سرانه درآمد ناخالص ملی (Gross National Income) در کشور اوگاندا برابر 2260 دلار در سال است. این عدد بیانگر این است که بسیاری از خانواده‌های طبقه متوسط جامعه اوگاندا، درآمدشان در ماه 188 دلار است. نیازی به گفتن این موضوع نیست که اغلب خانواده‌های کشورهای آفریقایی پرجمعیت هستند. یعنی شما با دیدن یک خانواده 10 نفره، آن هم با درآمد ماهانه 188 دلار نباید تعجب کنید.

با یک حساب سرانگشتی ساده می‌توان متوجه شد که هر نفر از اعضای یک خانواده 10 نفره در روز با حدود 60 سنت یا بهتر بگم کمی بیشتر از نیم دلار (تقریبا 15 یا 16 هزار تومان) زندگی می‌کند. به همین خاطر اکثر مردم اوگاندا آرزو دارند که به یک شغل عادی، ازدواج، یک خانه و ماشین دست پیدا کنند.

زمانی که دیدم مردم کشور من برای آزاد شدن از شر فقر، کمبودها و بالا بردن سطح آرزوهایشان حاضر هستند دست به چه کارهایی بزنند. تلاش کردم که یک مبارزه را شروع کنم و به جای عقب ماندن و درجا زدن، به خودم فرصت ساختن یک زندگی خوب و شایسته را بدهم. در همین حین عادت‌های خاصی در من ایجاد شد و من مجبور شدم تا برخی از چیزها را جهت رسیدن به اهدافم قربانی کنم.

مسیر رشد خودتان را مشخص کنید

مسیر رشد خودتان را مشخص کنید

بدون تردید هنگامی که بزرگ می‌شویم باید مسئولیت برخی چیزها را بر عهده بگیریم. هنگامی که شما در یک خانواده پر جمعیت زندگی می‌کنید، باید در هر زمانی که به شما نیاز داشتند، قسمتی از مسئولیت‌های آن خانواده را برعهده بگیرید. خانواده‌های پر جمعیت و در عین حال مسئولیت پذیری فرزندان در این خانواده‌ها در کشور اوگاندا یک اتفاق رایج و طبیعی است. در نتیجه در بسیاری از مواقع باید درآمد خودمان را خرج نیازهای افراد خانواده خود کنیم.

با این اوصاف اگر تصمیم دارید که از چنگال فقر رهایی پیدا کنید. نمی‌توانید تمام درآمد خودتان را خرج مراقبت از بقیه افراد خانواده کنید. بعضی از وقت‌ها هم نیازی نیست که هر چیزی را که نیاز دارند برایشان تهیه کنید. گاهی اوقات نیاز است تا به خودتان استراحت بدهید. تا پول و سرمایه‌ای دست و پا کنید و در زمانی که اوضاع مالی شما بهتر شد به کمک خانواده بروید.

یک قانون اساسی جهت فرار از فقر این است که قسمتی از درآمد خودتان را به سرمایه‌گذاری یا کارهایی که موجب افزایش گردش مالی شما می‌شود، اختصاص دهید. من هم اکنون هیچ گونه مسئولیتی در قبال کسی ندارم و می‌توانم به راحتی نیمی (50 درصد) از درآمد خودم را صرف سرمایه‌گذاری و کارهای این چنینی کنم.

البته باید بگویم در زمانی که مسئولیت خانواده را بر عهده داشتم، فقط می‌توانستم نهایتا 10 درصد از درآمدم را جهت پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کنار بگذارم. قوانین و اصول شما نباید صرفا به بحث پول درآوردن خلاصه شوند. مباحث دیگری مانند سلامت و روابط با دیگران هم نیاز به اصول و قواعد خاص خودش است. به طور کلی، قوانین باید به عادت‌هایی جهت بهتر شدن سلامت روح، جسم و زندگی شما تبدیل شوند.

مسیری پویا داشته باشید

گاهی اوقات برخی از قانون‌ها و قواعدی را برای خودمان مشخص می‌کنیم که بسیار محدود کننده هستند و در عمل باعث بسته شدن دست‌هایمان می‌شود. به عنوان مثال من شخصا مدت ها بر این اعتقاد بودم که فقط می‌توانم از ساعت 9 شب (21) تا 1 بامداد روز بعد مشغول نوشتن باشم.

اما باید بدانید که زندگی همیشه یک شکل نیست. گاهی اوقات به خواب می‌رفتم و یا هنگامی که ساعت 9 شب فرا می‌رسید هیچ‌گونه انگیزه‌ای برای نوشتن نداشتم یا در آن زمان باید به یک سری کارهای مهم دیگر می‌پرداختم. با تمام این حرف ها نتوانستم آن طور که برنامه‌ریزی کرده بودم به آن پایبند باشم و شب‌ها را مشغول به نوشتن بشوم.

این قانون را بر این فرض برای خودم ایجاد کرده بودم که هر روز در آن زمان از شب بتوانم مطلب بنویسم. بعد از اینکه متوجه شدم این قانون حداقل برای من جوابگو نیست. اصل رعایت زمان را از برنامه‌های خودم حذف کردم و تصمیم گرفتم که بعد از آن در هر ساعتی از شبانه روز که خودم دوست دارم و یا فرصتش فراهم شد، شروع به نوشتن بکنم.به این صورت بعضی از صبح‌ها، گاهی ظهرها و گاهی هم آخر شب ها می‌نوشتم.

نتیجه کار مهم است

با این روش یک عادت پیوسته و مداوم در نوشتن پیدا کردم که قبل از این از آن محروم بودم. در بسیاری از مواقع افراد سعی می‌کنند که بعضی از کارها را به یک شکل خاص و مشخص انجام بدهند، اما در نهایت امر متوجه می‌شوند که نمی‌توانند به آن برنامه خاص وفادار باقی بمانند. به نظر شخص من مهم‌ترین مسئله این است که افراد تا زمانی که کارها به نتیجه دلخواهشان نرسیده است، آن را با همان روش دلخواه خودشان انجام بدهند. نکته بسیار مهم این است که اصلا اهمیت ندارد که چه روشی را انتخاب می‌کنید. تا زمانی که با روش انتخابی خودتان به نتیجه مطلوب دست پیدا می‌کنید، لزومی ندارد که خودتان را محدود به روش یا زمان خاصی کنید.

آموزش، آموزش، آموزش

آموزش-برای-رهایی-از-فقر

اکثر افرادی که فقیر هستند دارای یک ذهنیت ثابت و بدون تغییر هستند. در ذهن این افراد همه چیز ثابت است و هیچ چیز را نمی‌توان دچار تغییر کرد. به نظر این افراد منشاء همه مشکلات دولت است و سیستم حاکم مسئول زندگی بد آنها است.

در واقع آنها مجبور هستند که اینگونه فکر کنند. همچنین آنها هیچ گونه دانشی هم ندارند که در روزهای سختی به دادشان برسد. حتی زمانی که در مورد موضوعات مختلف با آن ها صحبت می‌کنید و اطلاعاتی به آنها می‌دهید، متاسفانه هیچ تاثیری بر روی آنها ندارد و به قول معرف آب در هاون کوبیدن است.

البته این نوع طرز تفکر به معنی نداشتن امید نیست. امیدی که آنها نیاز دارند به آن برسند در یادگیری موضوعات جدید و پنهان است. حتما شما مطلع هستید که فرایند یادگیری با مطالعه متفاوت است. یادگیری به معنی کنارگذاشتن ایده‌های به دردنخور و قدیمی و در عین حال جایگزین کردن آنها با یک سری ایده‌های جدید و تازه است.

در این شرایط هر چقدر بیشتر یاد بگیرید، خشمی ذهن شما کمتر می‌شود. همه این ایده‌ها در نهایت با هم ترکیب شده و به شما این فرصت را می‌دهد تا دنیای اطرافتان را جور دیگری مشاهده کنید. شما باید هوشیاری و خودآگاهی‌تان را بالا ببرید تا توانایی این را داشته باشید که راهکارهای مناسب را برای معضلات و مشکلاتی که به ظاهر هیچ گونه راه حلی ندارند و غیر قابل حل به نظر می‌رسند، پیدا کنید.

یک دست صدا ندارد

بعضی از افراد دوست دارند تا ارتباطشان با دیگران را قطع کنند و اصطلاحا کنج‌عزلت برگزینند. منظور ما در این مقاله این گونه افراد نیستند.

برای اینکه شما یک انسان فعال باشید، باید در جامعه حضور داشته باشید، دوست پیدا کنید، با مردم از قشرهای مختلف صحبت کنید تا بتوانید شبکه‌ای از دوستان و همکاران برای پیش برد هدفتان ایجاد کنید. این روش یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین راه برای نجات پیدا کردن از چنگال فقر است.

در 8 ماه اولی که شغل آزاد را برای خودم انتخاب کردم. پدرم و بعضی از دوستان من هزینه اداره شغلم را می دادند. آنها هزینه‌های مربوط به اشتراک‌ها، هزینه وب و غیره را پرداخت می‌کردند. خواهرم همیشه مرا مجبور می‌کرد تا بروم بیرون از خانه و با مردم صحبت کنم. و همین کار باعث شد تا قبل از تمام کردن دانشگاه چند نفر از همین افرادی که با آنها هم صحبت می‌شدم به من پیشنهاد کار دادند. با اینکه شغلی را که آنها به من پیشنهاد کرده بودند را نپذیرفتم اما ارتباطی که با آنها برقرار شده بود برایم خوب بود. زیرا فرصتی برای من ایجاد کرد که بتوانم کسب و کار خودم را شروع کنم.

معاشرت و هم صحبتی با دیگران

با معاشرت و هم صحبت شدن با افراد می‌توانید از شیوه های مواجه شدن آنها با مشکلاتشان چیزهای زیادی یاد بگیرید. همین صحبت‌های معمولی باعث به وجود آمدن ایده های جدید می‌شود که توانایی آن را دارند زندگی شما را دگرگون کنند.

من شخصا برای افرادی که بدون اطلاع از رمز موفقیت افراد ثروتمند، از آنها بدگویی می‌کنند و به آنها تهمت‌های ناروا می‌زنند، واقعا متاسفم. این نوع رفتار صرفا باعث می‌شود تا فرصت یادگیری درس‌های با ارزش را از دست بدهید.

اولین شخصی که من را با بحث بازاریابی آنلاین آشنا کرد، یک شخص استرالیایی بود. شرکت این فرد در بهترین شرایط و در بالاترین حد خود فقط 100 میلیون دلار درآمد داشت. هنگامی که شرکت این شخص دچار ورشکستکی و مشکلات قانونی شد، اغلب مردم او را با القاب زشت تحقیر کردند.

با اینکه آن شخص مجددا توانست کار خودش را از صفر شروع کند. اما شرایط این فرد درس‌های فوق‌العاده ارزشمندی به من داد تا به امروز من با وی ارتباطم را قطع نکردم و در همین حین شاید رشد مجدد او بودم. از شرایطی که او با آن دست و پنجه نرم می‌کردم چیزهایی آموختم. که باعث شد در حال حاضر در دنیای کسب و کارهای آنلاین موفقیتی کسب کنم.

در نتیجه توصیه من به شما این است که با افراد مختلفی که در زمینه‌های گوناگون دستاوردهای داشته‌اند ارتباط بر قرار کنید. زیرا همیشه چیزهایی وجود دارد که بتوانید از آنها یاد بگیرید.

در پایان

شک نکنید برای کسانی که از عمق وجودشان دوست دارند جایگاه و مرتبه بهتری کسب کنند همیشه فرصت وجود دارد. البته به این شرط که جسارت بدست آوردن آن موفقیت را داشته باشند. زیرا باید بتوانند برخی چیزها را رها کنند و عادت های جدیدی را برای خوشان ایجاد کنند.

شرایط زندگی هیچ‌گاه همیشگی و ثابت نیست. فقط کافی است تا تصمیم بگیرید و نقاط ضعف و قوت خودتان را بشناسید. عادت های جدید برای خودتان ایجاد کنید و وارد میدان عمل شوید. باید به این باور برسید که تفکرات بیهوده و انگیزه دادن‌های خیالی هیچ گونه کمکی به شما نمی‌کند. این موضوع را از ذهن خودتان بیرون کنید که به دلیل جبر جغرافیایی یا اجتماعی چنین شرایطی برای شما به وجود آمده است. نکته مهم این است که شما با افزایش دانش و آگاهی خودتان، ظرفیت های بالقوه موجود در خود را بشناسید. و سپس در مسیر موفقیت گام بردارید.

همیشه تلاش کنید تا دایره تعاملات خودتان را گسترده‌تر کنید. و از کسانی که در کسب و کاری فعال هستند، بیشتر یاد بگیرید. همیشه به یاد داشته باشید که هر چقدر از تجربیات و دانش دیگران بیشتر بهره‌مند شوید، می‌توانید راه بهتری را برای خودتان اختیار کنید. و در مقابل مشکلات همیشه با دست پر و آماده ظاهر شوید.

 

 

 

صرافی ارزنکس تنها صرافی بر پایه کوینکس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا